می گویند : شاد بنویس ... نوشته هایت درد دارند! و من یاد کسی می افتم ، که با سازش ، گوشه ا ی شاد میزد... اما با چشمهای خیس ...!!
بیا و حوالی خوابهای آشفته ام بنشین ؛
آسمان که بارید
چشمهایم که خیس شد
باز دوباره مرا
زیر ِ پر ِ چشمهایت بگیر
و برایم ترانه بخوان.
"من از تصور بیهودگی اینهمه دست
و از تجسم بیگانگی اینهمه صورت می ترسم..."
|